نخست: دیشب تلویزیون فیلمی داد که فقط 4-5 لوکیشن داشت، 95 درصد صحنه خارجی و در نور روز بود، در رده اکشن محسوب می شد، اند روانشناسی بود، آدم را میخکوب می کرد و فکر کنم بودجه اش 1500 تومان بود! منظورم فیلم باجه (Phonebooth) است. نتیجتاً منصور باید ما را دریابد. منصور....
دوم: دانلود بابا لنگ دراز تمام شد. شرلوک هولمز را هم که دانلود کرده بودم. یک مجموعه مستند خفن (Nova) هم به مجموعه دانلودها اضافه شد، اخیراً هم ممول را به زبان اسپانیایی پیدا کرده ام که در حال دانلود است. زنده باد تورنت. دارم برای خودم یک تلویزیون ملی راه می اندازم!!! تلویزیونی که کسی با سانسور به شعورم توهین نمی کند. با کمال میل به هر نحوی که بشود این مجموعه ها را با دوستان به اشتراک می گذارم.
سوم: از طرح ساماندهی وبلاگها با خبر شدیم. خندیدیم.
چهارم: اینطور که پیش می رود روزی تمام اینترنت فیل تر می شود. برای آن روز مبادا، چند هزار کتاب در زمینه های مختلف دانلود کرده ام که 150 سال طول می کشد تا همه را سرسری بخوانم. این را می گویم که شما هم به فکر آن روزها باشید و اگر اینترنتی 24 ساعته دستتان افتاد، رٌسش را بکشید تا دیر نشده.
پنجم: کسی نیست به ادبیات عشق بورزد و در راه ادبیات و برای اعتلای آن در کشورمان، این محمد رضا سرشار را بکشد؟!!!! بعداً توضیح می دهم.
مورد چهارم: کم کم داره مثل فیلم «۴۵۱ فارنهایت» میشه که هر کی تو خونه اش کتاب پیدا کنن٬ زندانی میشه ... ///
مورد پنجم: من پایه ام ... (-: