فیلم اخراجی های ده نمکی (اگر بشود اسمش را فیلم گذاشت) یک پروپاگاند* دم دستی است. پروپاگاندی که در لایه های اولیه فیلم سازی دچار مشکل می شود. کافی است آن را با فیلم های کمال تبریزی (لیلی با من است - مارمولک) مقایسه کنید. در فیلم مارمولک لایه های طنز به خوبی از عهده هدف فیلم بر می آیند و مخاطب را تا دیالوگ های نهایی می برند: «این لباس باید بتونه آدمو اهلی کنه ...» اما فیلم ده نمکی بیشتر به یک سیرک شبیه است.
اخراجی ها سعی دارد با توسل به شوخی های از رده خارج که از زبان بازیگران معروف گفته می شود، بیننده را با فیلم همراه کند. فیلم در ظاهر می خواهد بگوید که افراد عادی در جنگ حضور داشتند و جبهه بازتاب جامعه عادی بوده اما چیزی نمی گذرد که مشتش برای مخاطب باز می شود. تقابل پنج آدم کوچه بازاری با گروه بی شماری از انسان های کامل، بدون نقص و فرشته صفت که معلوم نیست از کجای جامعه آمده اند، بدقواره جلوه می کند و مخاطب را به یاد سینمای جنگ در دهه 60 می اندازد (سکانس عبور از میدان مین را به یاد بیاورید ...) گویی خود کارگردان هم از بد شکل بودن صحنه های بصری آگاه است و سعی می کند مخاطب را برای زمان طولانی با این صحنه ها آزار ندهد و سریعاً به صحنه های گفتاری و طنز برگردد. صحنه آرایی چنان ناشیانه است که در سکانس روستای بمباران شده همه چیز می شود پیدا کرد! فیلم ارزش چندانی برای نقد باقی نمی گذارد.
متاسف نیستم که این فیلم پس از 28 روز اکران از مرز فروش 1 میلیارد تومان می گذرد و زود هنگام لقب پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را از «آتش بس» می گیرد. چون فروش فیلم را وابسته عوامل محیطی فراوان می دانم.
متاسفم برای کارگردان که با رفتار توهین آمیز در جشنواره فیلم فجر، خود را مستحق دریافت جایزه می داند!
متاسفم برای مخاطبانی که پس از دیدن فیلم با دست زدن، کارگردان را تشویق می کنند!!
*منظور از پروپاگاند تبلیغات در جهت رسیدن به هدفی خاص است و به فیلمی گفته می شود که با ظاهرسازی خود را مخالف یک ایده نشان می دهد و در اصل از آن دفاع می کند
منصور جان،
نیاز شدید و سرکوب شده مردم برای غش غش خندیدن را فراموش نکن. تشنه که باشی، آب رادیاتور ماشین را هم سر می کشی.
عامه بیشتر به مسخره شدن ان قسمت از جامعه که عاری از هرگونه خطا و اشتباه نشان داده می شوند ، و سالهاست با این سایه معصومیت ساختگی بر انها حکومت شده و جرات نقد نداشته اند . به سینما می روند .... اگر به صحنه هایی که مردم می خندد دقت کنی این مساله کاملا مشخص می شود...
من که دلیلی برای لبخند زدن هم در این فیلم پیدا نکردم چه برسه به غش غش خندیدن.
(خطاب به نادر) ای عامه شناس ! ای تشخیص دهنده مسخره شدن معصومیت ساختگی ! ای دقت کننده به صحنه هایی که مردم می خندند! ای مشخص کننده مساله ! زیاد سخت نگیر.کلا فیلم مزخرف و بی مزه ای بود.
سلام
انتقادت به ده نمکی را خواندم. جالب بود. البته دلایل روی آوردن مردم به این فیلم جای تاسف ندارد مردم دلشان می خواهد وقتی می روند توی سالن سینما بخندند و بهشان خوش بگذرد و البته هرپیشه های محبوب خود را ببینند و این فیلم متاسفانه این دو نیاز را برآورده می کند مخصوصا که ده نمکی آن لم شنگه ها را در جشنواره در آورد هرکس باشد کنجکاو می شود فیلم را ببیند.
در این مورد مطلب کوچکی نوشتم اگر نظر بدی ممنون
از ظلمت رمیده خبر می دهد سحر !