عجب!
دیروز (سه شنبه ۹ آبان) شرکت گوگل اعلام کرد شرکت JotSpot را خریده است. این شرکت به تولید نرم افزارهای Office مانند مثل صفحه گسترده ها و ویرایشگرهای متن مشغول بود. یک نشانه از جدی تر شدن نبرد بین مایکروسافت و گوگل. اما آنچه برای من یکی جالب است اطلاعاتی درباره این شرکت JotSpot است که فقط ۲۷ کارمند دارد، ۳ سال است تأسیس شده، موفق شده ۲۰۰۰ شرکت را قانع کند که از نرم افزارهایش استفاده کنند، ۳۰ هزار مشتری پرداختی و ۳۰۰ هزار مشتری رایگان دارد.
همیشه وقتی بحث استفاده از WebOffice می شد، مخالفان مسخره می کردند که چه شرکتی حاضر است اسنادش را روی سرور یک شرکت دیگر ذخیره کند. حالا می بینیم که مخالفان چقدر اشتباه می کرده اند.
یک نکته دیگر هم در این خبر خودنمایی می کند: چطور یک شرکت در عرض سه سال موفق می شود ۲۰۰۰ مشتری کلان پیدا کند؟ آن هم نه برای یک رقم خرده مثل شامپو و صابون و پفک! به نظر شما چه استراتژی بازاری اتخاذ کرده اند؟
بر اساس کتاب رکوردهای گینس پرفروشترین مدل کامپیوتر دوران بشریت چیزی نبوده به جز:
کمودور ۶۴
اوه یادش به خیر...
کتابی هست که به ماجرای ظهور و سقوط شرکت به شدت پیشروی کمودور می پردازه. هنوز مجانی اش رو پیدا نکردم ولی پولیش اینه: http://www.commodorebook.com/
باز هم مثل هر سال موعد اعلام نتیجه کنکور از طریق سایت سنجش رسید و باز هم میلیونها نفر (معمولاْ ۱۰ نفر به ازای هر نفر شرکت کننده!) به سایت رسمی سازمان سنجش سر می زنند تا نتیجه کار خود را ببینند. این مساله سایت سنجش را پر ترافیک ترین و طبعاً غیر قابل استفاده ترین سایت فارسی بدل می کند.
مکانیزمی که سایت برای دادن نتایج دارد، به این ترتیب است که در جایی شماره داوطلبی را وارد می کنند و در صفحه بعدی نتیجه جستجو دریافت می شود. امسال از قرار معلوم سرورهای لینوکس و بانک اطلاعاتی mysql و زبان PHP برای انجام این جستجو استفاده شده است برخلاف سالهای قبل که از ASP و MsSQL و حتی چیزهای کندتر استفاده می شد. ولی با این تمهیدات هم اطلاع رسانی ناموفق بوده و سایت باز هم دچار دردسر شده است. این هم شاهدان مدعا:
Warning: Unknown: failed to open stream: Too many open files in system in Unknown on line 0
Warning: mysql_connect(): Can't create a new thread (errno 11). If you are not out of available memory, you can consult the manual for a possible OS-dependent bug in /var/www/html/sarnm285/Connections/CON_D.php on line 9
بسیاری از مردم اهل اینترنت این روزها دیگر با مکانیزمهای جستجو آشنا هستند و برای بسیاری از آنها، روشی که سایت سنجش در پیش گرفته است تنها راه موجود برای جستجو در بین آن همه اطلاعات است و مشکل تنها در مقدار حافظه و سیستم عامل و برنامه نویسی است که چنین مشکلاتی را باعث می شود. به نظر می آید که مهندسان مربوطه هم چنین نظری دارند. اما!
اول: استفاده از بانک اطلاعاتی های همه منظوره و سیستم عاملهای همه منظوره و زبانهای همه منظوره برای وقتی خوب است که همه جور منظوری داشته باشیم! مثلاً وقتی که چندین پروژه با انواع روشها و فایلها و جداول اطلاعاتی در طول زمان به سیستم وارد می شوند. در این مواقع سرعت و Performance را فدای قابلیتهای مدیریت پروژه می کنند. اما وقتی فقط یک نوع جستجو روی یک نوع بانک ولی با چنین حجم ترافیک بالایی داریم، لازم است یک بانک اطلاعاتی تک منظوره، با زبانی تک منظوره و حتی گاهی سیستم عاملی تک منظوره طراحی شوند. قدرت و سرعت جستجوهای گوگل نه فقط بستگی به تعداد سرورهای آن، که بستگی به سیستم عامل و بانکهایی دارد که برای منظور خاص خودشان طراحی کرده اند.
دوم: محیط اینترنت شرایط خاصی دارد. بالطبع امکانات خاصی هم در آن موجود است. یکی از این امکانات Cache کردن صفحات در ISPها و سرورهای بین راه است. ثابت شده که استفاده هوشمندانه از این قابلیت تا ۶۰ درصد سرعت بار شدن صفحات را بالا می برد. مکانیزمی که سایت سنجش به کار می برد امکان استفاده از کش را نمی دهد. می دانیم فرمهایی که با متد GET ارسال می شوند، دارای قابلیت Cache شدن، و آنهایی که با متد POST ارسال می شوند، به هیچ وجه در بین راه کش نمی شوند. در حالی که سایت سنجش برای تمام موارد از POST استفاده می کند. حالا اگر فرض کنیم به ازای هر نفر داوطلب، ۱۰ نفر به دنبال مشخصات او می گردند که حداقل دو نفر آنها روی یک ISP یا مرکز مخابراتی قرار دارند، با استفاده از متد GET بار سرور بین نصف تا یک دهم کاهش پیدا می کند.
سوم: حتی اگر نخواهیم از سیستم عامل و بانک اطلاعاتی ویژه ای استفاده کنیم، عوض کردن کل مکانیزم، راه دیگری است. اصلاً چرا باید یک سیستم جستجوگر وجود داشته باشد؟ چرا یک سایت داینامیک؟ چه ایرادی دارد که روزنامه وار کل اطلاعات را به ترتیب الفبا روی صفحه بیاوریم؟ مثلاً کاربران در صفحه اول می توانند دو حرف اول نام خانوادگی خود را از بین لینکهای موجود انتخاب کنند، بعد به صفحه استاتیک بعدی بروند که کل نام خانوادگی های مربوط را با وضعیت قبول شدن یا نشدن نمایش دهد. به این روش نه تنها هیچ باری به سرور وارد نمی شود، بلکه به شدت مبتنی بر سیستم کش است. در ضمن هر کسی می تواند اطلاعات را روی کامپیوتر خود Save کند که باز منجر به کاهش بارهای بعدی از روی سرور می شود.
گاهی به نظر می آید در جایی که نباید از فن آوری استفاده می کنیم!
خیلی وقت پیش که زیاد به سایت سیسکو سر می زدم، مجله ای را مشترک شدم به نام IQ که به صورت فصل نامه منتشر و با ایمیل برای مشترک ها ارسال می شد. بعد از یک مدت که دوران سیسکو بازی سر آمد، هر بار این مجله را توی ایمیلم می دیدم بی خیال می شدم و حذفش می کردم. جدا از بحث علاقه، آخه کی حال داره ساعتها به مونیتور خیره بشه و نثر عجیب و غریب مجله ای رو بخونه؟
در همون اوقات سیسکو تلفنهایی رو به بازار عرضه کرد که به اسم IP Phone معروف بودند. یعنی تلفنهایی که به جای خطوط مخابراتی معمولی، از یه شبکه IP برای انتقال صوت استفاده می کردند. اما ما هرچی که از هرکی پرسیدیم خوب که چی؟ این تلفنهای مگه چی اضافه دارند؟ خوب خیلی های دیگه هم همچین محصولاتی دارند، تازه ارزونتر، چیزی دستگیرمون نشد که نشد. البته تلفنها واقعاً شکیل بودند اما آدم عاقل می یاد فقط برای قیافه کلی پول بده؟
ما اون موقع فکر کردیم این تلفنها یه چیز تفننی از سیسکو هستند و سیسکو به زودی بر می گرده سر و سراغ روترها و بیسیم و کارهای قبلیش. اما اینطور نشد! سیسکو بدجور گیر داده بود به این تلفنها و مدام تبلیغ می کرد.
چند روز پیش اما، پست بسته ای رو برام آورد که وقتی بازش کردم، شاخ در آوردم، نسخه چاپی از مجله IQ!! این جانورها به صورت مجانی یک نسخه از آخرین شماره را برای من فرستاده بودند!!! (اولین نتیجه ای که گرفتم: قبلاً هم می فرستادند، توی پست گم می شده!) بعد نشستم و با ولع شروع به خواندش کردم. تعجب نکردم که هنوز کلی حرف و حدیث از IP Phoneها داشت.
و بالاخره با خواندن مقاله هایی از کسانی که کسب و کارشان را با این تلفنها رونق بخشیده بودند، متوجه ارزش بالای چنین دستگاهی شدم. می خواهید بدانید؟ یه بار دیگه یه اون صفحه نمایش گنده تلفن و کلی کلید مختلف اطرافش نگاه کنید... می شه برنامه هایی نوشت که روی این تلفنها اجرا بشن! همگی تحت شبکه و به راحتی از طریق یک محیط Client/Server! یک محیط WAP مانند اما با امکانات و سرعت فوق العاده بالاتر! (صفحه نمایش Touch Screen هم دارن) مثلاً برنامه ای که برای یک ساندویچ فروشی زنجیره ای نوشته بودند رو می شه مثال زد:
مدیر با همون کلیدها Sign in می کنه، شیفتها رو تنظیم می کنه، تماس فوری با هر کدوم از شعبه هاش می گیره، پیامهای متنی منتقل می کنه و... تازه! مدیره می گفت که اصلاً از کامپیوتر و تکنولوژی و اینجور چیزها هم سر در نمی یاره!!!
عجالتاً که بنده کار و زندگی ام رو کنار گذاشتم، رفتم سراغ برنامه نویسی برای IP Phoneهای سیسکو. اگر عمری باقی موند نتایج تحقیقاتم رو به یه صورتی منتشر می کنم. الان که از شدت کف کردگی مریض شدم. اجالتاً هم در نظر داشته باشید این کتاب را (باید ۸۰ هزار تومن برای غیر افستش بسلفم) و اگر جایی دیدیش من رو خبر کنید. ممنون!
Developing Cisco IP Phone Services: A Cisco AVVID Solution
ISBN: 1-58705-060-9
بد جوری می گشتم دنبال J2SE برای جاوا کار کردن. (عشق کردم برای شعار شرکت سان که می گوید: وقتی جهان متصل باشد٬ همه چیز ممکن است: مبارزه با ایدز٬ با فقر، با...) اما خوب باید به کشورمان افتخار کنیم: sun اجازه نمی دهد IPهای ایران چیزی را دانلود کنند!
در وب چرخ می زدم که شاید یک Mirror پیدا کنم برای دانلود برخورد کردم به سایتی فارسی به نام جاوا اسکول که حسابی عصبانی ام کرد. دلیلش؟ خوب بخش دانلود آن حسابی فقیر بود. اما از سر و وضع سایت برمی آمد که سایتی رسمی هم باشد. پس دست به کار شدم و یک ایمیل آنچنانی برای Contact سایت ارسال کردم. چندکی بعد دیدم یک ایمیل از آقایی به نام علی اکبری و از طرف سایت www.javaforce.com آمده است که عنوان کرده اند آن سایت تعطیل شده و بر و بچشان مشغول فعالیت در سایت تمام انگلیسی جاوا فورس هستند و البته هنوز هم آنجا قسمت دانلودش کامل نیست اما چون احترام به مشتری برایشان اهمیت دارد و نمی خواهند کسی دست خالی برود (تعجب نکنید الان مقر JavaForce در کانادا است!!!) فایلهای J2SE را به صورت یک لینک موقت برای من در سایت گذاشته اند.
ما هم کف کرده، هم فایلها را دانلود کردیم، هم اجرا کردیم دیدیم سالم است، هم رفتیم در آن سایت خودمان را ریجستر کردم هم ایمیلشان را جواب دادیم و تشکر کردیم و هم قول دادیم به بقیه دوستان هم توصیه بکنیم سری به آنجا بزنند و اگر جاوا کار هستند حتماً عضو سایت شوند. خوب الان دارم توصیه می کنیم دیگر! ( این از لینک NetBeans+JDK 5.0 و اینهم J2EE )
راستی من به جاوا علاقه دارم، دلیل نمی شود بقیه هم علاقه داشته باشند. اگر خواننده های محترم آتش جام بی علاقگی ابراز کنند خفه می شوم! پس نظر بدهید و من را مطلع کنید. ممنون!
یاد نمی آید کِی و کجا بود و کی اول شروع کرد. اما حالا چیزی جهان را گرفته که تب Share کردن اسم دارد. به اینها توجه کنید:
سایتهایی مثل مرحوم www.orkut.com و www.myspace.com اطلاعات شخصی شما را به اشتراک می گذارند.
سایت و تکنولوژی تورنت http://www.bittorrent.com کمک می کنند فایلهای روی کامپیوترتان را به اشتراک بگذارید.
سایتی مانند http://www.flickr.com اجازه می دهد عکسهایتان را مشترک کنید.
گوگل با http://www.google.com/calendar اجازه می دهد برنامه روزمره تان و اتفاقهای مهمتان را با همه به اشتراک بگذارید.
سایت http://mydrawings.com برای به اشتراک گذاری نقاشی هایتان! است.
سایت http://www.43things.com تجربه های سفر و برنامه های کوتاه مدت و بلند مدتتان را در اختیار عموم می گذارد.
ttp://www.google.com/coop در گوگل روشی است برای به اشتراک گذاری نتایج جستجوهای موفق شما.
چاله کندن یا به عمق رفتن یا http://www.digg.com بدرست شده است برای به اشترک گذاری اخبار.
اگر برنامه نویس باشید٬ قطعه کدهایتان را در http://www.codeproject.com به اشتراک می گذارید.
حتی با http://spreadsheets.google.com می توانید صفحه گسترده هایتان را به اشتراک گذاشته باشید.
اطلاعات عمومی و تخصصی شما هنگامی که به اشتراک گذاشته شوند دائره المعارف همگانی ایجاد می کنند به نام http://www.wikipedia.org (ویکی پدیا)
بلاگرها و فتوبلاگرها و پادکست ها و ویدیوکست ها هم که جای خود را دارند.
گویا همه چیز با ایده ای کمونیستانه در حال مشترک شدن و کومون شدن است. عمراً مارکس این کومون در مخیله اش هم جا می گرفت! از طرف دیگر نحوه اداره امور این کومون کاملاً دمکراتانه است! همه حق دارند (مثل ویکی پدیا) و هرگاه روی چیزی بیشترین آرا باشد فرصت ظهور و شهرت می یابد (مثل digg) و امپریالستانه است! چون آنکه ایده بهتری برای Share کردن چیزی پیدا کند، به خاطر بازدید بالا از سایتش پولدار هم می شود.
دنیا رو به کدام طرف می رود؟؟؟؟؟
پی نوشت: مونده بودم چرا کسی نظر نمی ده. یه دفعه متوجه شدم اجازه نظر دهی رو تصادفاْ برداشتم! حالا برش می گردونم. با خیال راحت نظر بدین. فقط مواظب باشین زیاد نشه چون کنتورش دور می زنه می ره روی صفر!