آتش جام

ادبیات ، اجتماعی ، فلسفی

آتش جام

ادبیات ، اجتماعی ، فلسفی

آشنایی با قانون اساسی - قسمت دوم(۲۶-۴۰)

با افسوس بسیار باید گفت که ما به قانونی که زیر سیطره آن هستیم هیچ آشنایی نداریم و همین بس که ناآشنایی ما باعث سوء استفاده بسی بیشتر دیگران میگردد. مروری کوتاه با هم به اصول مهم تر (از دیدگاه شخصی) این قانون برای یادآوری و آشنایی در هفته های پیش رو خواهیم داشت. در این فصل تا از اصل 26  تا اصل ۴۰ را بررسی می شود . اگر تا اینجا اصلی از نظر شما لازم به یادآوری است در قسمت یادداشت ها عنوان نمایید. 

ادامه مطلب ...

شعری بی نام و بی نشان !

هرگزنخواب کورش،دارا جهان ندارد 

سارا زبان ندارد،بابا ستاره ای در،هفت آسمان ندارد 

کارون ز چشمه خشکید،البرز لب فرو بست 

حتا دل دماوند،آتش فشان ندارد، 

دیو سیاه دربند،آسان رهید و بگریخت  

رستم در این هیاهو،گرز گران ندارد 

روز وداع خورشید،زاینده رود خشکید 

زیرا... دل سپاهان،نقش جهان ندارد 

بر نام پارس دریا،نامی دگر نهادند 

گویی که آرش ما،تیر و کمان ندارد 

نادر! ز خاک برخیز،میهن جوان ندارد 

دارا ! کجای کاری،...دارا جهان ندارد  


* شاعر و منبع : فرزند زمین

آشنایی با قانون اساسی - قسمت اول(۱-۲۵)

با افسوس بسیار باید گفت که ما به قانونی که زیر سیطره آن هستیم هیچ آشنایی نداریم و همین بس که ناآشنایی ما باعث سوء استفاده بسی بیشتر دیگران میگردد. مروری کوتاه با هم به اصول مهم تر (از دیدگاه شخصی) این قانون برای یادآوری و آشنایی در هفته های پیش رو خواهیم داشت. در این فصل تا اصل 25 را بررسی می شود . اگر تا اینجا اصلی از نظر شما لازم به یادآوری است در قسمت یادداشت ها عنوان نمایید. 

ادامه مطلب ...

در ایران !

در ایران همیشه سه خبر دیر به گوش سه نفر می رسد، سیگاری شدن پسر به پدر، خبر کارهای بد مرد به زنش، خبر انقلاب مردم به رهبر کشور. 

"ابراهیم نبوی"

فرهنگنامه سبز(10) تحلیف

تحلیف(  Tahlif): قسم خوردن. حلف: قسم، سوگند، همین جوری یک چیزی را دروغکی گفتن و آن را به گردن خدا و پیغمبر انداختن. مراسم تحلیف: مراسمی که در آن جلوی چشم تعدادی از آدمهایی که هیچکدام به تحلیف شونده اعتماد ندارند، قسم دروغ خورده می شود. کاربرد در جمله: " تعدادی از مسوولان برای شرکت نکردن در تحلیف احمدی نژاد به مسافرت رفتند." حلف حلف خوردن: همین جوری جلوی دوربین تلویزیون دروغ گفتن و آمار الکی دادن. تلفظ درست: ته لیف. کاربرد غلط در جمله: " علی اکبر محرابیان گفت، اینجانب تحلیفات زیادی منتشر نمودم از جمله در مورد اتاق امن"

 وسایل لازم در تحلیف: قرآن، دست راست، لبخند، دوربین، تعدادی صندلی خالی، صدای مرگ بر دیکتاتور از بیرون، عینک، کت و شلوار، سقف( قبل از خراب شدن)، پنجره ای که از آن صدا می آید، یک رهبر، یک رئیس جمهور، تعدادی افسر و سرهنگ که وزیر و وکیل شده اند، یک میکروفون.

 نحوه خوردن قسم دروغ( برای افراد حرفه ای): یک کاری را که می دانیم نمی توانیم بکنیم در نظر می آوریم، کلمه " به" را اضافه می کنیم، نام یکی از پیامبران یا ائمه را که موقع قسم دروغ بیشتر به آن عادت داریم می آوریم، مثلا، به حضرت عباس، به زهرای اطهر، به پیغمبر، به پهلوی شکسته فاطمه زهرا...

 تحلیف دروغ با اشیاء و افراد یا چیزهای غیرمقدس: قسم دروغ خوردن ممکن است ا‌ختصاص به مقدسین نداشته باشد، نمونه: " به همین سوی چراغ"، " به نون و نمکی که با هم خوردیم"، " به مرگ عمه ام"، " محمود جلوت پرپر بزنه اگر دروغ بگم"، " به همین لقمه نون"، " به هاله نوری که به چشم خودم دیدم"، " به این سوی تجلی قسم"، " به همین روح پدرم قسم"، به روت قسم"، " به موت قسم"، " به مولا تو کار ما اشکل انداختن"، بیقد( به حقیقت)، " روح پدرمو از قبر درآوردم تیکه تیکه کردم اگر دروغ بگم"، " مرگ مادرم"، " به جون بابام"، " به ننجونم قسم"

 چرا حتما مراسم تحلیف رئیس جمهور انجام می شود؟ چون همه مطمئنند که او دروغ خواهد گفت. چرا مراسم تحلیف رهبری انجام نمی شود؟ چون اگر دروغ بگوید کاری نمی توانیم بکنیم. اگر در خارج از ایران یک رئیس جمهور دروغ بگوید چکارش می کنند؟ برکنارش می‌کنند. اگر در ایران یک رئیس جمهور دروغ نگوید چکارش می کنند؟ می فهمند بی عرضه است، از او می خواهند استعفا بدهد.

 تحلیف در تذکره الاولیاء: " نقل از چون مجلس تحلیف شیخ محمود نورالدین رسید، شیخان را اختلاف افتاد و هیچ به مجلس نیامدند، مگر شیخ علی رئیس الامرا و چندین تن از عساگر و داروغگان و شحنگان، پس شیخ محمود دست بر کتاب نهاد تا قسم خورد، و هنوز کلامی از او جاری نشده بود که سقف بر وی فرود آمد، و هزار مرغ حاضر شدند و الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور همی گفتند تا چهل روز و این از کرامات شیخ بود."( تذکره الاولیاء، ص 245) 

"سید ابراهیم نبوی " - نقل از جنبش راه سبز

تو را دوست دارم !

امشب همان شب است که ستاره ای از آسمان چکید و فرو رفت در تاریکی نابینایی چشمان ظلمت بین . راه را اما خطی کشید روشن بر دیده گان حقیقت جوی .  

الف.بامداد 9 سال است که در ساعت 9 دومین روز مرداد ردای خفتگان در خاک را بر تن کرده است . لیک یادش ، گفته هایش و شعرهایش در هر روز ما جاری است و زنده می شویم با کلام جادویی او در زمان ؛ که هرگز نمیرد ... .  


طرف ما شب نیست 

صدا با سکوت آشتی نمی کند 

کلمات انتظار می کشند 

من با تو تنها نیستم ، هیچکس با هیچکس تنها نیست 

شب از ستاره ها تنهاتر است ... 

******* 

طرف ما شب نیست  

چخماق ها کنار فتیله بی طاقت اند 

خشم کوچه در مشت توست 

در لبان تو ، شعر روشن صیقل می خورد 

من تو را دوست دارم ، و شب از ظلمت خود وحشت می کند.        "احمد شاملو"